-
[unable to retrieve full-text content]
امروز همراه میشویم با فوتبال بانوان ایرانی و بهترین فوتبالیست زن ایران به نام فرشته کریمی رابه شما معرفی خواهیم نمود. افسون حضرتی، فرشاد عباسی هرچه اوضاع فوتبال زنان رو به راه نیست، فوتسال بدلیل قدمت بیشتر شرایط بهتری را تجربه میکند. در حالیکه علاقه و تقاضا برای فوتبال در میان زنان بیشتر است
اما فوتبال هنوز نتوانسته مسیر درستی برای پیشرفت پیدا کند. تیم ملی فوتسال زنان که دو سال قبل موفق شد به مقام قهرمانی آسیا برسد، به دنبال کسب دومین مقام قهرمانی اش در قاره کهن است.فرشته کریمی گلزن برتر تیم ملی که از سوی سایت فوتسال “پلنت” درسال 2013 جزو 10 بازیکن برتر دنیا بود، سودای یک قهرمانی دیگر را در سر می پروراند. گفتوگو با فرشته کریمی را از دست ندهید.
چطور شد که فوتسال زنان را جدی گرفتید؟
اصلا نمیدانستم که فوتسال زنان در کشور داریم. در مدرسه با هر توپی، فوتبال بازی میکردم. این مسئله برای بقیه بچه ها عجیب بودو معلم ورزشم همیشه دعوا میکرد که «توپ والیبال» را خراب میکنی! یکی از دوستانم باشگاه شریعتی نازی آباد رابه من معرفی کرد.
رفتیم در باشگاه فوتسال ثبت نام کردیم. سال بعد که راهنمایی می رفتم در مسابقات دانش آموزی که شروع شده بود جزو بهترین بازیکنان فوتبال شدم. ناظران بازی و داورانی که از طرف فدراسیون آمده بودند مرا برای تیم ملی انتخاب کردند. اولین دوره مسابقات تیم ملی سال 84 بود که ازآن زمان عضو تیم ملی هستم.
حقوق هم میگرفتید؟
بله!
اولین حقوق تان چقدر بود؟
سال 84 اولین سالی بود که قرارداد بستم و ماهی 20 هزار تومان حقوق میگرفتم. آن زمان هم رقم کمی بود.
خانواده تان راضی بودند؟
اولین بار که برای تیم ملی کشورم بازی کردم 16 ساله بودم و قرار بود برای یک دوره مسابقات بیرون از کشور اعزام شویم. به خاطر سن کم و درس و مدرسه خانواده ام نگران بودند ولی خوشبختانه یکی از عموهایم با پدرم صحبت کردند تا ایشان راضی شوند که من همراه تیم اعزام شوم.
و اگر راضی نمی شدند سرنوشت دیگری داشتید!
بله! دقیقا، شاید یک زن خانه دار میشدم. «خنده»
سال 96 برای فوتسال زنان فقط یک نایب قهرمانی در بازی های داخل سالن ترکمنستان رابه همراه داشت. عملکرد تیم ملی فوتسال را در سالی که رو به اتمام است، چطور محاسبه میکنید؟
اردیبهشت امسال دریک تورنمنت چهار جانبه در روسیه شرکت کردیم و با تیم های اسپانیا، چک و روسیه مسابقه دادیم و توانستیم خودمان را محک جدی بزنیم. تیم های قوی ای از فوتسال اروپا آمده بودند و روسیه هم که میزبان بازی های جام جهانی 2018 است.
از این تورنمنت برای آمادگی بازی های داخل سالن ترکمنستان استفاده کردیم. در رقابت های ترکمنستان هم در فینال باوجود تمام تلاش هایی که کردیم نتوانستیم ژاپن را شکست دهیم و نایب قهرمان شدیم. ولی سال جدید مسابقات جام ملت های آسیا را دوباره در پیش داریم و امیدواریم که با قدرت تمام دراین دوره از بازی ها حاضر شویم و بتوانیم از عنوان قهرمانی مان دفاع کنیم.
اردوها بعد از بازی های داخل سالن ترکمنستان ادامه داشت؟
بله! اردوها همیشه تشکیل میشدند و برنامه های تیم ملی هم پابرجا بودند. هم در تورنمنت روسیه شرکت کردیم و هم اردوهای متعدد داشتیم. خوشبختانه لیگ برتر فوتسال زنان هم خیلی پویاست. تعداد تیم های لیگ برتر زیاد است و همین مسئله باعث شده که فشردگی رقابت ها افزایش یابد.
دراین فاصله که لیگ پیگیری میشود طبیعی است که اردو نداشته باشیم. ولی بعد از اتمام بازی های لیگ دوباره اردوها شروع میشود. درواقع بازیکنان هیچ استراحتی ندارند ولی برای یک بازیکن حرفه ای این مسئله نمیتواند بازدارنده باشد.
ما هدف داریم و میخواهیم بار دیگر از عنوان قهرمانی مان دفاع کنیم. متاسفانه در بازی فینال بازی های داخل سالن ترکمنستان نتوانستیم ژاپن را شکست دهیم. هر چقدر تلاش کردیم نتوانستیم گل بزنیم. فوتبال و فوتسال ضرب المثلی رایج است که توپ گرد است و گاهی، به شکلی که میخواهی نمیچرخد. با این حال برای بازی های جام ملت های آسیا حتماً موفق میشویم؛ چون تیم یکدست و متحدی هستیم. واقعا هدف مان تکرار قهرمانی در آسیاست.
فوتسال هم با مشکلاتی که فوتبال زنان دارد، مواجه است؛ مثل انحلال تیم ها، کمبود بودجه و…؟
بله! فوتسال همچنین مشکلاتی دارد. سال های گذشته اینگونه مسائل خیلی بیشتر بود اما امسال بحث انحلال تیم ها کمتر شده است. به این مسئله فدراسیون فوتبال باید رسیدگی کند؛ مثلاً براساس قانونی که هست باشگاه های لیگ برتر مردان اگر دربخش زنان هم تیم داری کنند، وادار نیستند پنج درصد مالیات شان رابه فدراسیون بدهند و باید آنرا برای فوتبال یا فوتسال زنان خرج کنند. اینکه باشگاه ها اینکار را انجام دهند به همت خودشان بستگی دارد.
برای اینکه فوتسال زنان ایران بتواند در رقابت های آسیایی حضور داشته باشد، باید لیگ پویایی داشته باشد. ایران در آسیا تنها کشوری است که لیگ فوتسال زنانش با 12 تیم برگزار میشود. کشورهایی مثل ژاپن و تایلند که اتفاق از حریفان اصلی ما هستند بعد تیم های لیگ شان به این اندازه نیست. خیلی از باشگاه ها تیم داری را آغاز میکنند اما زمانی که میبینند باید هزینه کنند، حقوق و پاداش بدهند؛ چون توان مالی اینکار را ندارند، انصراف میدهند.
با شما قرارداد رسمی می بندند؟
بله! هر سال قرارداد امضا میکنیم و چهار نسخه مالی داریم که یکی در اختیار باشگاه است، یکی از نسخه ها رابه بازیکن میدهند و دو نسخه دیگر هم به هیات فوتبال استان و فدراسیون فوتبال داده میشود. ولی اگر روزی بازیکنان مشکلی داشته باشند باوجود این چهار نسخه دست شان به جایی بند نیست.
سقف قراردادهای بازیکنان فوتسال زنان چقدر است؟
فکر میکنم 40 تا 50 میلیون تومان باشد.
امکانات فوتسال زنان استانداردهای لازم را دارد؟
تعدادی از تیم ها که از لحاظ باشگاه داری منسجم هستند و تشکیلات لازم را دارند، امکانات شان هم خوب است. به نظرم داشتن سالن خوب، رختکن مناسب که بازیکنان بتوانند بعد از مسابقه از امکانات آن استفاده کنند، برای یک تیم ضروری است و گذشته از این، نشان دهنده شأن و شخصیت یک باشگاه است. در بعضی از شهرها که برای مسابقات رفته بودیم امکانات رختکن و حتی وضعیت سالن ها اصلا مناسب نبود.
سالی که در پیش داریم بازی های جام ملت های زنان در تایلند برگزار میشود. فکر میکنید حفظ قهرمانی که دو سال پیش کسب کردید، سخت تر شده باشد؟
راستش را بخواهید امسال شرایط خیلی فرق کرده؛ تیم های مالزی و اندونزی و حتی ازبکستان مدتی است که روند رو به رشدشان را آغاز کرده اند و بنظر من این سه تیم غیر قابل پیشبینی هستند. اما رقبای اصلی ما در آسیا، ژاپن و تایلند هستند
که هردو سابقه قهرمانی در آسیا را دارند. بدون تردید قهرمانی ایرانی در قیاس با حریفانش ارزشمندتر است؛ چون ما قهرمان جام ملت های آسیا شدیم ولی ژاپن قهرمانی بازی های داخل سالن را کسب کرد. البته منظورم این نیست که قهرمانی ژاپن ارزشمند نیست ولی ما دست بکار بزرگی زدیم و توانستیم قهرمانی آسیا رابه خود اختصاص دهیم.
فدراسیون تدارکات لازم را فراهم کرده است؟
بله! ما دو بازی دوستانه با تیم ملی ایتالیا داشتیم. قبل از اعزام فروردین ماه هم با اوکراین و چین بازی داریم. به نظرم تیم هایی که برای بازی دوستانه درنظر گرفته شده اند، هم آسیایی هستند و هم اروپایی و تیم به خوبی محک میخورد. اینگونه هم نقاط ضعف مان را متوجه میشویم و هم نقاط قوت مان را تقویت خواهیم کرد.
لیگ برتر فوتسال زنان پویایی لازم را دارد تا جای گزین های مناسبی برای تیم ملی فراهم کند؟
بله! خوشبختانه تیم ملی زیر 20 سال فعال است و تعداد زیادی از بازیکنانی هم که همین حالا در لیگ برتر بازی میکنند، از طرف سرمربی و مربیان تیم ملی نادیده گرفته نشده اند؛ مثلاً از دل همین لیگ ما توانستیم چند بازیکن مستعد و کارآمد از کرمان و ایذه خوزستان شناسایی کنیم که در آینده میتوانند از مهره های ارزشمند تیم ملی باشند. به هرحال لیگ فوتسال شرایط خوبی دارد، هم از نظر کمی که تعداد تیم ها مناسب است و هم از نظر کیفی که سطح رقابت ها بالاست.
پیشنهادی ازکشورهای خارجی برای بازی در لیگ آن ها داشته اید؟
بله! پیشنهادهایی داشتم ولی انها قبول نمیکردند که با حجاب بازی کنم.
نگاه و رویکرد رسانه ها مخصوصا بعد از قهرمانی شما در آسیا تغییر کرد؟
بله! اتفاق خیلی خوبی برای فوتسال زنان بود. همیشه عکس های بازیکنان مردی که مقام به دست آورده بودند، در سالن ها بود ولی خوشبختانه اینروزها تصاویر ما زنان در سالن ها بیشتر است. قهرمانی ما بازخورد خیلی خوبی داشت. رییس جمهور، کارلوس کی روش، علی دایی، علی کریمی و خیلی از بزرگان دیگر به ما تبریک گفتند که برای مان بسیار ارزشمند بودو در عین حال مسئولیت ما را سنگین تر کرد تا بار دیگر این قهرمانی را تکرار کنیم.
ایده آل ترین اتفاقی که دوست دارید در دوران ورزشی تان رخ دهد چیست؟
اول از همه ی دلم میـــخواهد لژیونر شوم؛ چون سکوی پرتابی برای موفقیت های بیشتر است. بعد دوست دارم دوباره قهرمان آسیا بشوم. و بهترین بازیکنان آسیا از ایران باشند ودر نهایت هم آرزو میکنم که تیم ملی فوتسال زنان ایران جزو سه تیم اول دنیا باشد. آرزوها را باید به هدف تبدیل کنیم و برای شان تلاش کنیم تا به انها برسیم.
درباره عید نوروز بهترین انشا را بنویسید, شاید خیلی از معلم ها اینروزها درباره عید نوروز به بچه ها بگویند که انشا بنویسید. انشاء در مورد عید نوروز به همراه تاریخچه عید نوروز تعطیلات نوروز امسال خیلی خوش گذشت . حسابی زده بودیم توی خط به جا آوردن صله ارحام و تست کردن نوع آجیل و شیرینی اقوام
سه روز اول رو که همش ما عید دیدنی رفتیم و عیدی جمع کردیم و البته یه مقداری هم عیدی دادیم بعدش یه مسافرت سه چهار روزه رفتیم نوار جنوبی کشور رو گشتیم که به خاطر شلوغی بیش از حد از ادامه مسافرت منصرف شدیم و برگشتیم .چند روز آخر رو هم یا رفتیم مهمونی و یا مهمون دعوت کردیم و چون تو خونه جدید تا حالا مهمونی نداده بودیم , تموم فک و فامیل و دوستان رو گروه گروه دعوت کردیم و چهار روز پشت سر هم مهمون داشتیم ***
تقریباً سه تا 50نفر و یه شش نفره ! هنوزم که هنوزه با خودم میگم این ما بودیم که این همه ی مهمون رو راه انداختیمخلاصه رسیدیم به سیزده بدر و با کل فامیل توی خونه باغ یکی از اقوام جمع شدیم و بعدش هم دیگه هر کی برگشت خونه و شهر خودش حالا همه ی اینا رو گفتم که بگم توی این چند روز من و آقای همسر درس و مشق و تعطیل کرده بودیم
و بعدش رسیدیم به قسمت چه کنم چه کنم ماجرا !و این که توی این چند روز حسابی مشغول انجام پروژه های نوروزی اساتید بودیم و هر چی خوشی کردیم از تو چشمون در اومد ! ولی خوب دیگه همه ی میدونن روی درس خوندن توی نوروز نمیشه حساب باز کرد
انشاء دربار? عید نوروز به همراه خاطات سفر
هر سال نزدیک نوروز حال و هوای دوستان و اطرافیان عوض میشود و به خاطر خانه تکانی و آماده شدن برای نوروز جنب و جوش زیادی دارند ودر خیابان مردم را می بینیم که با کیسه های خرید عید به سمت خانه در حرکت اند و یا ویترین مغازه ها را تماشا میکنن و طبق معمول خانواده های کوچک به صورت دسته جمعی به خرید میروند و پدر دست بچه ها را میگیرد و باهم حرکت میکنند که صحنه های زیبایی است. نزدیک سال تحویل همه ی لباس های نو به تن میکنیم
و برای فرا رسیدن سال نو لحظه شماری میکنیم ودر آخرین دقایق همراه خانواده درکنار سفره ی هفت سین مینشینیم و پدر طبق معمول قرآن میخواند و همه ی سعی دارند ثانیه های شروع سال را در حال ذکر و دعا باشند. وقتی که سال تحویل میشود رو بوسی می کنیم و سال نو رابه هم دیگر تبریک میگوییم و لحظات شادی به وجود میآید. در تعطیلات به دیدن فامیل و دوستان میرویم و طبق معمول کوچکتر ها اول به دیدن بزرگ ترها میروند
و بعد ازآن بزرگتر ها در فرصت مناسب به بازدید کوچکتر ها میروند و این رسم خیلی خوب است ? چون هم دید و بازدید انجام میشود و هم آداب و رسوم احترام به بزرگتر زنده نگه داشته میشود. در نوروز همه ی بوی تازگی میدهند و مخصوصا پسر بچه ها خیلی مواظب اند که شلوار و لباس عیدشان کثیف و خاکی نشود.
ما باید در تعطیلات به مرور درسهایی که در طول سال خوانده ایم بپردازیم چون ممکن است این تعطیلات باعث شود آن ها را فراموش کنیم. با اینکار برای امتحانات آخر سال هم آماده می شویم و تابستان خوبی خواهیم داشت. ما خیلی تعطیلات نوروز را دوست داریم برای این که طبق معمول از بزرگتر ها عیدی می گیریم
و پسر عمو و پسر خاله و دای و پسر عمه هایمان را بیشتر میبینیم. بعضی ها در نوروز به مسافرت میروند که اینکار خیلی خوب است ولی باید مواظب باشیم در هنگام رانندگی تند نرویم و سرعت مناسب داشته باشیم چون ممکن است تصادف بشود و اتفاقی برای ما و دیگران بیفتد و تعطیلاتمان خراب شود.
در روز سیزده به در به طبیعت میرویم و روز خوبی را میگذرانیم ? من همیشه دوست دارم روزبعد از سیزده به در هم تعطیل باشد تا بتوانم برای رفتن به مدرسه آماده شوم. ما نباید دراین روز طبیعت را آلوده کنیم و شاخه های درختان را بشکنیم و یا آتش بزنیم. وقتی تعطیلات تمام میشود? بازهم باید به مدرسه برویم و درس بخوانیم تا بتوانیم در آخر سال نمره های خوبی بگیریم ودر آینده شغل مناسبی داشته باشیم.
انشا درمورد عید نوروز
سر آغاز جشن نوروز, روز نخست ماه فروردین «روز اورمزد» است و چون برخلاف سایر جشنها برابری نام ماه و روز رابه دوش نمیکشد , بر سایر جشنهای ایران باستان برتری دارد. در مورد پیدایی این جشن افسانههای بسیار است, اما انچه به آن جنبهی راز وارگی میبخشد…, آیینهای بسیاری است
که روزهای قبل و بعد ازآن انجام میگیرد. اگر نوروز همیشه ودر همه ی جا با هیجان و آشفتگی و درهم ریختگی آغاز میشود , حیرت انگیز نیست چرا که بینظمی یکی از مظاهر آن است. ایرانیان باستان , نا آرامی را ریشهی آرامش و پریشانی را اساس سامان میدانستند و چه بسا که در پارهای از مراسم نوروزی , آنها رابه عمد بوجود میآوردند , چنان که در رسم باز گشت…
مردگان «از 26 اسفند تا 5 فروردین» چون عقیده داشتند که فروهرها یا ارواح درگذشتگان باز می گردند , افرادی با صورتکهای سیاه برای تمثیل در کوچه و بازار به آمد و رفت میپرداختند و بدینگونه فاصلهی میان مرگ و زندگی و هست و نیست را در هم میریختند و قانون و نظم یک ساله را محو میکردند.
باز ماندهی این رسم , آمدن حاجی فیروز یا آتش افروز بود که تا چند سال پیش نیز ادامه داشت. از دیگر آشفتگیهای ساختگی , رسم میر نوروزی , یعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. دراین رسم به قصد تفریح کسی را از طبقههای پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی بر میگزیدند و پادشاه موقت بر طبق قواعدی اگر فرمانهای بیجا صادر میکرد , از مقام امیری بر کنار می شد. حافظ نیز در یکی از غزلیاتش به حکومت ناپایدار میر نوروزی گوشهی چشمی دارد: سخن در پرده می گویم , چو گل از غنچه بیرونای که بیش از چند روزی نیست حکم میر نوروزی.
خانه تکانی هم به این نکته اشاره دارد ؛ نخست درهم ریختگی , سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زیر و رو می شد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتا خانهها را رنگ آمیزی میکردند و اگر میسر نمیشد , دستکم همان اتاقی که هفت سین را در آن میچیدند , سفید می شد.
اثاثیهی کهنه رابه دور میریختند و نو به جایش میخریدند ودر آن میان شکستن کوزه راکه جایگاه آلودگیها و اندوههای یک ساله بود واجب میدانستند. ظرفهای مسین رابه رویگران میسپردند. نقرهها را جلا میدادند. گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک میکردند.فرش و گلیمها را غاز تیرگیهای یک ساله میزدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان , فروهرها «ریشهی کلمهی فروردین» دراین روزها به خانه و کاشانهی خود باز می گردند ,
اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال می شوند و برای باز ماندگان خود دعا میفرستند و اگر نه , غمگین و افسرده باز میگردند. از این رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشک و عنبر میسوزاندند و شمع و چراغ میافروختند. در بعضی نقاط ایران رسم است که زنها شب آخرین جمعهی سال بهترین غذا را میپختند
و بر گور درگذشتگان میپاشیدند و روز پیش از نوروز راکه همان عرفه یا علفه و یا به قولی بی بی حور باشد , به خانهای که در طول سال در گذشتهای داشت به پر سه میرفتند و دعا میفرستادند و میگفتند که برای مرده عید گرفته اند.
چهار شنبه سوری که از دو کلمهی چهارشنبه منظور آخرین چهارشنبهی سال و سوری که همان سوریک پارسی و به معنای سرخ باشد ودر کل به معنای چهارشنبهی سرخ , مقدمهی جدی جشن نوروز بود. در ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینه و کوزه و اسفند رابه یقین شب چهارشنبه سوری و از چهارشنبه بازار تهیه می کردند. بازار دراین شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید هرکدام هم آیین خاصی را تدارک میدید.
در گیر و دار خانه تکانی و از 20روز به روز عید مانده سبزه سبز میکردند. ایرانیان باستان دانهها راکه عبارت بودند از گندم , جو , برنج , لوبیا , عدس , ارزن , نخود , کنجد , باقلا , کاجیله , ذرت , و ماش به عددی هفت- سمبل هفت امشاسپند ، یا دوازده عددی مقدس برجها در ستونهایی از خشت خام بر میآوردند
و بالیدن هر یک رابه فال نیک می گرفتند و بر آن بودند که آن دانه درسال نو موجب برکت و باروری خواهد بود. خانوادهها به طور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به سمبل هومت «= اندیشهی نیک» , هوخت «= گفتار نیک» و هوو.رشت «کردار نیک» سبز میکردند و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آن ها میدانستند.
شال اندازی از آداب چهارشنبه سوری بود. پس از مراسم آتش افروزی جوانان به بام همسایگان و خویشان میرفتند و از روی روزنهی بالای اتاق «روزنهی بخاری» شال درازی رابه درون میانداختند. صاحب خانه می بایست هدیهای در شال بگذارد. شهریار در بند 27 منظوم? حیدر بابا به آیین شال اندازی ودر بند 28 به ارتباط شال اندازی با برکت خواهی
و احترام به درگذشتگان به نحوی شاعرانه اشاره دارد برگردان بند 27 عید بود و مرغ شب آواز میخواند دختر نامزد شده برای داماد , جوراب نقشین میبافت… و هر کس شال خودرا از دریچهای آویزان می کرد وه… که چه رسم زیبایی است رسم شال اندازی هدیه عیدی بستن به شال داماد…
برگردان بند 28 من هم گریه و زاری کردم و شالی خواستم شالی گرفتم و فوراً بر کمر بستم شتابان بطرف خانهی غلام «پسر خالهام» رفتم , و شال را آویزان کردم… فاطمه خالهام جورابی به شال من بست «خانم ننه ام» رابه یاد آورد و گریه کرد… شهریار در توضیح این رسم میگوید: “در آن سال مادر بزرگ من «خانم ننه» مرده بود. ما هم نمیبایست در مراسم عید شرکت می کردیم ولی من بچه بودم , با سماجت شالی گرفتم و به پشتبام دویدم.
از دیگر مراسم چهارشنبه سوری فالگوش بود و آن بیشتر مخصوص کسانی بود که آرزویی داشتند. مانند دختران دم بخت یا زنان در آرزوی فرزند. انها سر چهار راهی که سمبل گذار از مشکل بود میایستادند و کلیدی راکه سمبل گشایش بود , زیر پا میگذاشتند. نیت میکردند و به گوش میایستادند
و گفت و گوی نخستین رهگذران را پاسخ نیت خود می دانستند. انها در واقع از فروهرها میخواستند که بستگی کارشان رابا کلیدی که زیر پا داشتند , بگشایند. قاشق زنی هم تمثیلی بود از پذیرایی از فروهرها… زیرا که قاشق و ظرف مسین نشانهی خوراک و خوردن بود.
نان پخته شده از هفت حبوب , خرما , پنیر , شکر , برسم «= شاخههایی از درخت مقدس انار , بید , زیتون , انجیر در دستههای سه , هفت یا دوازده تایی» و کتاب مقدس. بعضی از مومنان مسلمان نوروز را مقارن با روز آغاز خلافت علی علیه السلام می دانستند چنانکه هاتف اصفهانی میگوید: نسیم صبح عنبر بیز شد , بر تودهی غبرا زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا همایون روز نوروز است
امروز و به فیروزی بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی مأوا بد نیست اشاره شود که در زمان شاهی ِ فتحعلیشاه قاجار و به فرمان او دستور داده بودند که شاعران بجای مدح , حقیقت گویی کنند. شاعری با تکیه بر این فرمان شعر زیر را سرود و آنرا در حضور شاه خواند و صلهی قابل توجهی هم دریافت نمود
مگر دارا و یا خسرو ست این شاه بدین جاه و بدین جاه و بدین جاه ز کیخسرو بسی افتاده او پیش بدین ریش و بدین ریش و بدین ریش ز جاهش مُلک کیخسرو خراب است ز ریشش ریشهی ایران در آب است در پایان با آرزوی سالی خجسته با ترجمهی شعری از ابونواس شاعر اهوازی نوشتار رابه انجام میبریم: مگر نمی بینی که ؛
خورشید به برج بره اندر شده و اندازهی زمانه برابر گردیده؟ مگر نمیبینی که ؛ مرغان پس از زبان گرفتگی به آواز خوانی پرداختهاند؟ مگر نمی بینی که ؛ زمین از پارچههای رنگین گیاهان جامه بر تن کرده؟ پس بر نوشدن زمانه شاد کام میباش .
صبح می شود وقت آن است که خورشید دست از دامن طبیعت بردارد وبه گیسوی سحر آویزد.شب کم کم دامن خودرا از کوچه ها جمع میکند.زمستان مدت هاپیش از این صحرا رفت اما انگار رد پایش بر آسمان باقیمانده است که اکنون آسمان آن گونه زنگار گرفته است…وقت آن است که کم کم بهار از راه برسد,درختان در خود فرو رفته اند,وقت آن است که سر را بالا آورند وبه بهار درود گویند و از طراوت آن بهره گیرند.وقت آن است
که پروانه ی چمن از پیله درآید ودر نفس باد صبا سینه بگشاید,وقت آن است که شادی در رگ های دشت سوسو زند…وقت آن است که روزی از نو آغاز شود,امروز بهار وارد صحرا می شود و بر درختان شکوفه ی سپیدی و پاکی می کارد و از درختان عریان دشت عروسی زیبا می سازد.لکه ی سرخ غروب از گوشه ی آسمان پاک می شود که خورشید از پشت کوه سر بالا می آورد وب ه بهار زیبا خیرمقدم می گوید***
بهار یعنی شکوفایی ,طراوت سرزندگیبهار فصل رویش و سرسبزی در راه است وقتی برسد مانند مادری مهربان دست نوازش بر سر گلها و گیاهان میکشد و آن ها را مانند کودکی شاداب و سرزنده میکند,بهاری مادری است مهربان که همه ی منتظر آمدنش هستند وقتی برسد طبیعت دوباره زنده می شود
و جان می گیردبهار که میرسد همه ی شادابتر از روزهای قبل به کارهای روزانه مشغول می شوند شاخه های خشک درختان جان تازه میگیرند و گلها چون نوزادی کوچک متولد می شوند و به طبیعت حال و هوایی دوباره می بخشند,رودها با جوش و خروش از میان طبیعت می گذرند و با گلها و گیاهان به درود و احوال پرسی میپردازند
حال باهم این شعر راکه نوید آمدن بهار است میخوانیم
بوی باران –.بوی سبزه —-بوی عید—
شاخه هابی شسته باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید ,برگ های سبز بید
عطر نرگس …رقص باد
نغمه ی شوق پرستوهای شاد نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش بحال روزگار…
انشا عید نوروز و تعریفی از تاریخچه و مراسم عید نوروز باستانی
این بار بهار میـــخواهد با کوله باری از سبزی,طراوت و خاطرات دیرینه ای که یک سال انتظارش را می کشیدم پابه جهان بگذارد ,بهار میـــخواهد بیاید و من باید در قلبم خانه تکانی کنم, تمام کینه ها را از روی پرده های امید قلبم بشویم و با دستمال صبوری بر روی کتابی که پراز محبت های سرد شده است بکشم تا غباری از دشمنی و جنگ و جدال باقی نماند و پرنده ی اسیر قلبم را از قفس آزاد کنم.
بهار میخواهد با تیرکمان محبت,تیر مرخصی دادن به زمستان را بزند و زمستان باید کوله باری که سراسر سردی و قطره های مروارید ی بود را بردارد و به انتظار سال دیگر بماند ,کتاب سرنوشت زمستان را در گوشه ای از صندوقچه ی قلبم میگذارم و قفلی محکم بر آن میزنم , کلاف زندگی ام رابا بهار ,با چهچه بلبلان و پروار پروانه های زیبا و رنگارنگ می بافم ,با مداد طراوت تخته ی قلبم رابا کلمه ای به نام بهار آشنا میکنم
و بر روی دفتر خاطرات زندگی ام با خودکار عشق و علاقه کلم? بهار را مینویسم , چتر اندوه را می بندم و به امید آمدنِ بهار از جاده ی عاطفه مینشینم ,گویی نسیم ملایم اکنون چهره ام را نوازش میکند و طنین زیبایش در گوشم نواخته می شود ,خیاط ماهری میخواهد لباسی برای دنیا درست کند لباسی با گلهایِ رنگارنگ ,آنگونه که من دوست دارم.چراغ کلب? قلبم رابا مهربانی روشن میکنم و پرچین های آن رابا عطر و بویِ بهار خوشبو میکنم اینک همه ی باهم به استقبالِ بهار میرویم.
مطالب مرتبط :
شعرهای جالب کودکانه برای عید نوروز
کرمانی ها چه آداب و رسومی برای عید نوروز دارند ؟
عید نوروز قدیمی ترین میراث معنوی بشر +عکس
رسم و رسومات مردم کردستان در عید نوروز
نگاهی خلاصه به آداب و رسوم عید نوروز در ایران
اشعار و متن های زیبای تبریک عید نوروز